The giver, 2002, Lois Lowry (1937)
عنوان: بخشنده؛ نویسنده: لوئیس لوری؛ مترجم: کیوان عبیدیآشتیانی؛ مشخصات نشر: تهران، نشر چشمه، 1388، در 213 ص، شابک: 9789643626921؛ کتاب در سال 1385 با عنوان «مامور خاطرات» با ترجمه بانو «لیلا نائینی» در انتشارات بازتاب نگار نشر شده است
خرید کتاب بخشنده
جستجوی کتاب بخشنده در گودریدز
معرفی کتاب بخشنده از نگاه کاربران
وای، به راحتی می توانم بفهمم چرا چنین تعداد زیادی از مردم این کتاب را دوست داشتند و قطعا متوجه شدم که چرا بسیاری از فیلم ها راضی نیستند. من نمی توانم باور کنم که چند عنصر این داستان آنها تغییر کرده است. با این حال، چیزی است که باید پذیرفتم: فیلم را ترجیح دادم به این دلیل که چقدر احساساتی و مودبانه به نظر من حساس بود و برای این تعلیق درونی که کتاب نامنظم نبود. این چیزی نیست که من می شنوم خودم را اغلب می گویم. من همیشه کمی ناراحت از دختر انتقادی بوده ام که نمی تواند کمک کند اما کتاب ها را به فیلم ها و فیلم ها به کتاب ها مقایسه کند. من یک تجربه منفی هستم که تمایل دارم با دومی داشته باشم. منظورم این بود، هود قرمز (تریلر)، با بازی آماندا سیفری، جذاب بود! خواندن انطباق فیلم به رمان هر چند احساس می کنید راه رفتن از طریق گل - خسته کننده، خسته کننده و بی پایان. چرا من آن را رتبه سه ستاره داده ام فراتر از من است. فقط آن را کنار گذاشته است هر چند. پس از همه، آن را از تسلیم است که من در مورد بحث و زمان من صرف خواندن داستان قطعا هدر نرود â € \"به همین ترتیب رتبه چهار ستاره â €\" حتی اگر نه آنچه که پیش بینی کردم. اول، قهرمان خیلی جوان بود، جزئیاتی که من قبل از شروع این خواندن فراموش کردم. با این وجود، هیچ مشکلی وجود ندارد، زیرا جوناس شخصیت او را به بلوغ چشمگیر و قابل تحسین تبدیل می کند. حتی من، در دوازده و دیگران در آن دوران، به عنوان بازتابنده، هوشمندانه و هوشمندانه نبودم. مطمئنا، ریاضی هیچ اسراری از من نداشت، اما من در واقع حل مشکلات برای خیر بهتر یا آگاهی از چهره واقعی جهان نبود. همانطور که موقعیت و شرایط خاصی داشتند، واقعیت این است که جوناس این داستان را با عظمت هدایت می کند و در عین حال چشم هایم را به برخی از تم های زیبا باز می کند. آن را به من نشان داد که چگونه فیونا بی اهمیت ظاهر شد و چگونگی عدم شیمی بودن بین جوناس و او ظاهرا، آنها از طریق Ashen بیشتر دوستان بودند، یا حداقل این چیزی است که من کسر کردم. البته، آنها داوطلبانه با هم، اما آن را به عنوان اگر آنها صحبت می کنند و به اشتراک گذاری لحظات مانند دوستان واقعی به طور معمول انجام دهد. به علاوه، ما به سختی می توانیم او را ببینیم زیرا حضور او حذف شده است. در این هنگام، Ashen مطمئنا عاشقانه بود، در انطباق سینمایی، \"من از اینکه آن را دوباره به دست آوردم، پوزش می خواهم\". من به طور مداوم به او خیره شدم. این نمونه ی دیگری از یک کتاب با نوشتن ساده ی ساده بود. اولین نفری بود که به نظر من ارسطو و دانته کشف اسرار جهان شدند. سپس برخی دیگر را کشف کردم و خودم را با این نوع نوشتن آشنا کردم. من به طور کامل به نفع آن هستم؛ زیرا می تواند چنین فضایی آرام را به داستان ها بیاورد و خواننده را به راحتی هر جزئیات نوشته شده را درک کند. با این حال، چیزی است که من اغلب به آن می اندیشم وقتی که این سبک وجود دارد و این استثنا نیست: تکرار. اما شاید ساده تر آن است که آن را تشخیص دهیم زیرا همه چیز در نوشتن واضح تر است، هرچند من یک برابر را به ارمغان آورده ام - یا این که به نظر می رسد عناصر مثبت و منفی برای The Giver، من باید به شما بگویم که منفی ها هرگز من را ناراحت، ناراحت یا ناراحت نکنند. آنها آنجا بودند، و من از آنها آگاهی داشتم، اما هرگز اجازه نیافتم هر یک از این نقاط ضعف من را از لذت بردن از خواندن من حفظ کند. از آنجا که من انجام دادم خیلی so.PS. برای چند دقیقه، من فکر کردم که من فقط یکی از اولین کتابهای دودویی که تا کنون نوشته شده بود را خوانده ام، اما این لیست من را برعکس اثبات کرد.
مشاهده لینک اصلی
با پایان دادن به این کتاب، 20 دقیقه پیش، من با چند افکار کنار گذاشتم: 1. این کتاب باید برای همه با بلوغ عاطفی برای رسیدگی به آن مورد نیاز باشد. (من معتقد هستم که کورکورانه گوینده به عنوان یک کتاب کودک، در بعضی از موارد نه واقعی و نه لزوما عاقل است. والدین توصیه می شود قبل از ارائه آن به یک کودک حساس حساس به خواندن آن را به طور کامل روی صفحه نمایش دهید.) 2. چیزهای بسیار کمی از ذهنیت منحرف می شوند، زیرا من تلاش می کنم تا افکارم را به کلمات بسپارم، اما به نوعی، کارآفرین این کار را انجام داده است. من مدت هاست که قادر به درک، نه داستان هستم، بلکه پاسخ من به آن. 3. Giver یک کار خسته کننده است، هر دو بسیار زیبا و عمیقا ناراحت کننده ... پیدا کردن خود را به طور ناخودآگاه توسط صلح، نظم، ایمنی و آرامش جهان جانساس؛ بیدار شدن توسط حوادث غم انگیز واقعیت های بوت فولاد پا در روده، ترک هر دو او و من نفس نفس بکشد و در نتیجه از بین رفته است. این داستان غم انگیز و قدرتمند است. تصویری خام از قربانی های احتمالی اخلاقی که انسان باید برای ایجاد و نگهداری جامعه یوپیایی و نادرست و قابل قبول از وحشت هایی که همراه آن است، ایجاد کند. شاید آنچه که برای من بسیار ترسناک است، در ابتدا تصور می شد که جوناس جهان را همانطور که می بینم دیدم .. این اصطلاحات به گونه ای بود که من آنها را درک می کردم. تحقق این که دانش او به تازگی سپرده شده است، تقریبا وحشتناک است، قطعا ناخوشایند است. عمق واکنش عاطفی من همچنان من را تحمل می کند! 4. این یک پایان خیرخواهانه نیست، خواندن احساس خوب است ... هر چند من فکر می کنم این ممکن است برای کسانی باشد که کتاب را بخوانند بدون آنکه واقعا آنها را تجربه کنند، اما من نمی دانم چگونه این کار را انجام می دهم، بنابراین برای من تجربه ای دردناک بود. من خوشحالم که من آن را خواندم، زیرا آن را ساخته است که من در مورد چیزها به نحوی که من دیگر نمیتوانم داشته باشم، فکر میکنم و از آن قدردانی میکنم. من نمی دانم که خواندن آن را داشتم، میدانستم که جانساس واقعی و درد گivers برای من چه خواهد بود.
مشاهده لینک اصلی
******* SPOILER ALERT ******* من نمی دانم منظور شما چیست وقتی که همه دنیا یا نسل ها قبل از او می گویند. من فکر می کردم فقط ما هستیم. فکر کردم فقط در حال حاضر وجود دارد. کتاب را بخوانید، فیلم تماشا کنید، همکاری را تجربه کنید. ما در دنياي ديستوپائي زندگي نمي کنيم، اما تعدادي از جمعيت ما را در بر مي گيريم که معتقدند همه چيزي وجود دارد که کنون است، آن تاريخ ناديده گرفته مي شود و هيچ آينده اي وجود ندارد. هنگامی که یک فرد می تواند خود را از این خود متقاعد کند، ساده تر می شود. بدون نیاز به یادگیری در مورد گذشته، بدون نیاز به فکر فردا، آنها فقط به آنچه که امروز باید انجام دهند، واکنش نشان می دهند. من اصرار دارم که یک موجود پیچیده تر هستم آنچه که در مورد گذشته یاد می گیرم، به من کمک می کند تا در مورد حال حاضر تصمیم گیری کنم. رویاهای من برای آینده بر تصمیمات من تاثیر می گذارند. گذشته، کنونی و آینده همه با محدودیت بسیار کمی همخوانی دارد. خواندن این رمان، تجربه این جامعه آینده، اعصاب من مانند مارگند بود به عنوان اگر فردی در حال اجرا انگشتان دست خود را فلزی پایین یک تخته سیاه بارها و بارها. این نزاع لوئیس لوری نیست که بیشتر به خاطر منحرف شدن طبیعی من برای همه چیز و همه چیز یکسان بوده است. â € œ زندگی که در آن هیچ چیز تا به حال غیر منتظره بود. یا ناخوشایند یا غیر معمول زندگی بدون رنگ، درد و یا گذشته. هنگامی که جوناس دوازده ساله می شود، مثل هر دوازده ساله دیگر، کار زندگی او را به عهده می گیرد. او به مرد باستانی، عاقل و قدیمی، به نام گیرنده منتقل شده است. از آنجا که جوناس در حال حاضر گیرنده است، پیرمرد به واسطه تعریف می شود که وظیفه دارد. او طاق، حافظ خاطرات، تنها فرد در جامعه است که می داند گذشته است. جوناس به وضوح گیج شده است، با مفهوم چیزی غیر از کنونی غرق شده است. جوناس قرمز میبیند در یک جامعه تک رنگ بدون رنگ، معادل دیدن یک UFO یا Yeti است. رنگ همه چیز را تغییر می دهد. همانطور که گیتی به او پیوسته است، خاطرات بیشتر و بیشتر را به جوناس منتقل می کند، او جهان را به عنوان خیلی بیشتر می بیند. رنگ عمق را ایجاد می کند، نه تنها بصری بلکه ذهنی. انتظارات جوناس به سرعت به سرعت افزایش می یابد. او می خواهد همه را به دانستن آنچه که می داند، اما البته این غیر ممکن است، قطعا خطرناک است. \"آنها با زندگی خود راضی بودند که هیچ کدام از واریانس های خود را در بر داشت. و او خود را عصبانی کرده بود و نمی توانست آن را برای آنها تغییر دهد. SAMENESS درد، تبعیض، تمایل، غرور، جاه طلبی، انتخاب، تفکر و تمام چیزهای دیگر را که منحصر به فرد انسان می سازد حذف می کند. برای از بین بردن چیزهای بد نیز نیاز به یک اندازه برابر از از دست دادن چیزهای خوب است. در ساختن این جامعه، سوراخهای سینر خیلی کوچک بودند. سرانجام همت شما را برای شما انتخاب می کند (بدون همجنس گرایی مجاز در این جامعه)، اما پس از حذف میل، توسط گیاه دارویی، مهم نیست که آیا یک همجنسگرا، راست و یا پانزده ساله باشد. همسرتان واقعا فقط یک شریک است، کسی که زندگی خود را با آن برنامه ریزی کند. کودکان به شما تعلق دارند آنها تا زمانی که در حال راه رفتن هستند، توسط دیگران پرورش می یابند و سپس مانند لک لک های قدیمی آنها را به یک واحد خانواده تقسیم می کنند. دو بچه تنها در هر زوج. زنان برای فرزند اختصاص داده می شوند، اما فقط برای سه فرزند، و سپس آنها را به عنوان کارگران برای بقیه زندگی خود را پایین آوردن. به عنوان یکی از کمترین وظایف زن میتواند به فرزندآوری برسد. سالمندان تصمیم می گیرند چه کاری را برای بقیه زندگی خود انجام می دهند، تا زمانی که شما رها شده اید. بدون تصمیم گیری لازم ... همیشه. â € œThe بدترین بخش نگه داشتن خاطرات درد نیست. تنفر از آن است. خاطرات باید به اشتراک گذاشته شوند. \"خواننده، ذهن خود را نه به عنوان الاستیک به عنوان آن را مورد استفاده قرار گرفت، توسط درد خاطرات مصرف می شود. او باید روند فرار برخی از این ناراحتی را به جوناس برساند. برای اولین بار در زندگی خود، جوناس احساس ناراحتی واقعی می کند. قرص ها در گذشته همیشه از هر دردی که احساس می کرد، از زانو پوستی و حتی یک بازو شکسته می گرفت. به عنوان گیرنده او باید منبع درد را درک کند، و این کار را باید انجام دهد. گیرنده دیگری بود او خواسته بود که آزاد شود بیش از نگرانی نجیب زاده یونس جوان. اگرچه قاعده برای گیرنده، شما ممکن است دروغ، جوناس را نادیده بگیرد، آن را به آسانی آشکار می شود بیشتر او می آموزد که ضروری تر که حکومت می شود. حجاب از چشمانش برداشته شده است و غیر ممکن است که جن را در بطری قرار دهید. او باید مسیری را انتخاب کند که پیشینیانش تصمیم بگیرد (باید آزاد شود)، یا او باید فراتر از آنچه که در جایی است که در جایی قرار دارد، بیفتد. گیمر مجبور بود که خیلی شجاع باشد، ماندن، نگه داشتن خاطرات برای همه، تحریک ناامیدی تنها در لحظات ناامیدی مشورت شده، دانستن بسیار است که می تواند بسیار مفید باشد، و در عین حال ساخته شده به عنوان یک قطعه موزیک گرد و غبار با پلاکاردی که در آن قرار دارد: فقط شیشه برف را در مورد آتش نشان می دهد. نتیجه گیری واقعا مردم را آشفته می کند، اما پایان پایان مبهم را یکی از بخش های مورد علاقه من در کتاب می دانم. برای کسانی که کتاب را میخوانند ماجراجویی خود را انتخاب می کنند، این پایان دادن به خودتان است. پسی ...
مشاهده لینک اصلی
دیروز من دو دختر و دو تا دختر داشتم تا بتوانم مادربزرگ 88 سالهام را ببینم که در فصل تعطیلات با ما باقی خواهد ماند. در 5 و 9 ساله، انتخاب های معمول کتاب صوتی من به وضوح گزینه ای نبود. بنابراین، من پیدا کردم خودم گوش دادن به برخی از کتاب که قطعا معمولی من نیست، اما دوباره. با بیش از 4 1/2 ساعت در ماشین در هر راه، ما توانستیم 2 کتاب صوتی را از ابتدا تا پایان به پایان برسانیم. با اتفاقی به طور اتفاقی، آنها هر دو به پایان رسید توسط نویسنده Lois لوری. من هرگز در كتاب كودكانه مشغول به كار نبوده ام، زيرا من در اين سفر جاده اي بودم. من به طور کامل در این داستان ها گم شدم، همانطور که فرزندان من بودند. اولین کتابی که ما به آن گوش کردیم، خواننده بود. خانم لوری، چه فریبنده و حتی دلربا، دنیای خیالی! من به طرز قشنگی از داستان خودم طوری شدم. در آینده، جوناس در جامعه ای زندگی می کند که بشریت را برای توهم ایمنی معامله کرده است. آنها هر چیزی را که باعث بالا رفتن و پایین آمدن احساسات می شود و زندگی افراد را تعریف می کند مسدود می کند، همانطور که در حال حاضر آن را می دانیم. آنها دل درد از دست دادن را تجربه نمی کنند، اما هرگز به شادی زندگی هم نمی رسند. آنها پوسته، روباتیک در روز به روز خود هستند و بدون احساسات. اگر چه این کتاب کودک است، آن را احساس کاملا شبیه جورج Orwells 1984. تفکر مستقل بود وجود ندارد. افراد @ اعتراف @ افکار، رویاها و نقض قوانین. حضور رهبران مادری در خانه هایشان، حاکم بر زندگی آنها، فراگیر و همه جانبه بود. جوناس آماده است تا مراسم 12 را تجربه کند. این مراسم ویژه ای در اجتماع است، یک دوره از زندگی در بزرگسالی. در این مراسم، هر كودك شغل خود را در اجتماع اختصاص داده است. آنها در نقش اختصاصی خود باقی خواهند ماند تا زمانی که دیگر مولد نیستند و @ منتشر می شوند @. بر خلاف دیگر فرزندان، جوناس از خواست او در جامعه مطمئن نیست. او یک رسم روشن برای یک شغل یا دیگری را احساس نمی کند. او نگران آینده ای است که او برایش می گذارد و شروع به توجه به موارد غیر معمولی که دیگران انجام نمی دهند. در نهایت، جوناس نقش مهمی در جامعه ایفا می کند. شاید مهمترین نقش در جامعه باشد، اما با بار سنگینی همراه است. او نمیتواند تجربیات خود را با دیگران به جز مردی که جایگزین @ receiver @ می شود، به اشتراک بگذارد. همانطور که آموزش او پیشرفت می کند، جوناس می خواهد همه چیز را که او تا به حال آموخته است سوالی کند. از ابتدا تا انتها، این کتاب توجه من را به خود جلب کرد. این به زیبایی نوشته شده بود و فکر تحریک آمیز بود. Giver به عنوان یک داستان احتیاطی به نژاد بشر عمل می کند و هشدار می دهد که چه زمانی می توانیم احساساتمان را سانسور کنیم و تمام تفاوت هایی را که افراد منحصر به فرد را ایجاد می کنند، پاک کنیم. در طول مسیر، فعالیت و تعلیق زیادی صورت گرفت. این نیز خواندن بسیار عاطفی بیشتر از پیش بینی من بود. هرگز نگاهی به چهره های 9 ساله من فراموش نکنید، زیرا بعضی از معانی واقعی عبارات مختلف مانند @ released @، واقعا غرق شده اند. حتی حواسم به بچه گیب نیست! خوشبختانه، من فکر می کنم بیشتر آن را به سر 5 ساله من رسید. در کل، من فکر کردم که این یک کتاب دیدنی و جذاب بود! این یکی است که من به طور معمول خواندن آن را ندارم، اما من خیلی خوشحالم که من انجام دادم. من فقط می توانم امیدوار باشم که درس هایی که آموخته ام، با دخترم و فرزندان دیگر که آن را بخوانند، واکنش نشان دهند. یک داستان بزرگ در اطراف! احتمالا کتاب های بعدی در این مجموعه را برای سفر جاده ای بعدی خود به نام @ Nana @ home پس از تعطیلات دانلود کنید. بیشتر از بررسی های من در www.bookaddicthaven.com را ببینید
مشاهده لینک اصلی
پس از خواندن مجدد، من دیگر نمی توانم به عنوان یک خواننده به عنوان یک داستان علمی تخیلی کودکانه با مقاصد اخلاقی سنگین فکر کنم. آنچه که من می بینم این است که داستان در مورد رشد و مواجه شدن با جهان خارج از پناهگاه های کودکی است. البته، بله، البته، داستان * یک داستان دودویی در مورد یک پسر جوان در حال رشد در کمون همسان که از بین رفته است از رنگ ها یا احساسات شدید و یا فردیت - و گفت: پسر دارای توانایی غیر معمول برای تجربه آنچه که دیگران از دست رفته است، و او خودخواهانه تنظیم می کند که این تجربه را به دیگران در هزینه زندگی خود را، احتمالا، و شما می توانید آن را به عنوان یک عادت به فردیت بیش از یکنواختی، کوتاه مدت پس از پایان جنگ سرد مشاهده کنید. اما اجازه می دهد تا به دیگر جنبه های دیگر توجه داشته باشید و بعدا نگران باشید. از آنجا که این چطور نیست، من این را انتخاب می کنم که این کتاب را ببینم. راه انتخاب من این است که بعد از این برگردد، داستان ایفای یک کودک است که یادگیری آن را از دوران شاد و محکم دوران کودکی به جهان بزرگتر برمی دارد و می بیند که امنیت فوق العاده از دوران کودکی، قوانین و مبانی آن جهان دیگر در جهان بزرگسال اعمال نمی شود. به یاد داشته باشید که ما چگونه کوچک و امن جهان بود برای بسیاری از ما زمانی که ما بچه بودیم؟ قوانینی برای حفظ جهان ساده و قابل پیش بینی و حفظ امنیت ما وجود داشت. بزرگسالانی بودند که مشاغل شگفت انگیزی داشتند و مسئول حفظ و نگهداری دنیای ما بودند. یک مفهوم معتبر وجود دارد که عادلانه نیست! این ساده و ایمن بود و همه چیز برای یک دلیل خوب اتفاق افتاد. حداقل این که من آن را از طریق عینک های روشن نارنجی نوستالژی به یاد می آورم. در این کتاب، متوجه می شویم که زندگی مردم بسیار متفاوت از آنچه شما را به عنوان یک کودک درک می کند، و همچنین آن را برای شما اتفاق می افتد. کسانی که هسته دنیای شما بودند، خیلی زودتر - دوستان و دوستان دوران کودکی - ممکن است از راه دور شدن و دور شدن از راه دور شدن شما در دوران بزرگسالی خود شکل بگیرند و روابط جدید غیرمنتظره و حیاتی را به وجود آورند که جهان را که مورد استفاده شما قرار گرفته است، ریشه کن می کند. و شما یاد خواهید گرفت که جهان ممکن است مکان پایدار شما نمی دانید - این زیبایی غیر منتظره ای است که فقط ظلم و ستم غیرمنتظره ای است. احساسات شما تغییر خواهد کرد، تا زمانی که به اوج خود برسد ممکن است در جوانان اولیه تشدید شود. * همه موارد فوق این است که چه اتفاقی برای یونس می افتد - و من فکر می کنم تجربه ای که همه از آن می گذرد؛ در اینجا تنها آن را برجسته شده توسط جوناس بودن یک برف ریزه خاص (بدون زاویه در نظر گرفته شده). قیام احساسات قدرتمندی، احساس تنهایی و عدم هماهنگی با دنیایی که در آن رشد کرده اید، دانش ناگهانی آن است که جهان چیزی نیست که شما فکر می کردید - همان چیزی است که همه ما طی آن رشد می کنیم و در کجا قدرت این کتاب دروغ است موج نوستالژی همراه با سورتمه سرخ بر روی برف - البته قرمز آن است. (من حدس می زنم همه ما نیاز به برخی از اشاره به شهروندان کانس رزبد در ادبیات کودک پنهان پنهان است، به طوری که کودکان می توانند رشد کنند، تحقق بخشیدن به گفتار و می گویند،oh، هی ... @) ----- حالا چیزهایی که هنوز من را آه و پشیمانی. همانند تأکید بر پذیرش فرهنگ غرب برای اهمیت فردگرائی بر جمع گرایی (و تنها چند سال پس از جنگ سرد، این کتاب البته این احساسات فرهنگی را تحت تأثیر قرار می دهد). ما شرایط را برای درک فردیت به عنوان یک جایگزین روشن برای گرایش به خاکستری و درهم و برهم کردن - اما، هنگامی که شما به آن را بخوانید، این کتاب تنها این سر و صدای ظاهری را به صورت سطحی نادیده می گیرد. @ زندگی که در آن هیچ چیز تا به حال غیر منتظره بود. یا ناخوشایند یا غیر معمول زندگی بدون رنگ، درد، یا گذشته. @\nبله، آن را به عنوان جوناس خاص ما آن را می بیند - اما جهان که فقر و جنگ را ریشه کن کرد نمی تواند چیزی باشد که فقط می تواند آن را خراب کند. یکی از نقاط ضعف اینجا این است که درد مهم است؛ درد کمک ما را به انسان کامل با محدوده عاطفی کامل شکل می دهد - اما اغلب داستان پری ما، بزرگسالان، به ما اطلاع نمی دهد، بنابراین ما احساس می کنیم در مورد جهان ناقص ما پر از درد و رنج و جنگ های بی معنی و گرسنگی؟ ما می گوییم اینها چیزی است که تجربه انسانی ما را کامل می کند. این قیمت است که می تواند اجازه دهد که شخصیت های ما درخشش داشته باشند. @ اما چرا نمی تونم همه خاطرات داشته باشن؟ فکر میکنم اگر خاطرات به اشتراک گذاشته شود، به نظر می رسد کمی ساده تر باشد. شما و من نمیخواهیم خودمان را تحمل کنیم، اگر همه بخشی از آن باشند. @ شما درست است، @ او گفت. @ اما پس از آن هر کس خواهد شد بار سنگین و مضطرب. آنها این را نمی خواهند. و این دلیل واقعی است که گیرنده برای آنها بسیار حیاتی است و بنابراین افتخار دارد. آنها من را انتخاب کردند - و شما - برای برداشتن این بار از خود. @\nاما بازگشت به جهان ما همه می دانیم - جهان که دندان است و می تواند شما را با آنها در هر زمان که می خواهند (بله، این به گربه به استفان کینگ، whyd شما می پرسند؟) - تنها راه برای خوشبختی؟ به طور سطحی، این کتاب به نظر می رسد که نشان می دهد این ممکن است - اما این واقعیت که آن را ساخته است من فکر می کنم آنچه در سطح نشان می دهد در غیر این صورت. برای کودکان توصیف شده است، برای بزرگسالان چیزی برای تفکر وجود دارد .-------- و حتی بیشتر از ابهام زیبایی برای ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بخشنده
عنوان: بخشنده؛ نویسنده: لوئیس لوری؛ مترجم: کیوان عبیدیآشتیانی؛ مشخصات نشر: تهران، نشر چشمه، 1388، در 213 ص، شابک: 9789643626921؛ کتاب در سال 1385 با عنوان «مامور خاطرات» با ترجمه بانو «لیلا نائینی» در انتشارات بازتاب نگار نشر شده است
خرید کتاب بخشنده
جستجوی کتاب بخشنده در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
با پایان دادن به این کتاب، 20 دقیقه پیش، من با چند افکار کنار گذاشتم: 1. این کتاب باید برای همه با بلوغ عاطفی برای رسیدگی به آن مورد نیاز باشد. (من معتقد هستم که کورکورانه گوینده به عنوان یک کتاب کودک، در بعضی از موارد نه واقعی و نه لزوما عاقل است. والدین توصیه می شود قبل از ارائه آن به یک کودک حساس حساس به خواندن آن را به طور کامل روی صفحه نمایش دهید.) 2. چیزهای بسیار کمی از ذهنیت منحرف می شوند، زیرا من تلاش می کنم تا افکارم را به کلمات بسپارم، اما به نوعی، کارآفرین این کار را انجام داده است. من مدت هاست که قادر به درک، نه داستان هستم، بلکه پاسخ من به آن. 3. Giver یک کار خسته کننده است، هر دو بسیار زیبا و عمیقا ناراحت کننده ... پیدا کردن خود را به طور ناخودآگاه توسط صلح، نظم، ایمنی و آرامش جهان جانساس؛ بیدار شدن توسط حوادث غم انگیز واقعیت های بوت فولاد پا در روده، ترک هر دو او و من نفس نفس بکشد و در نتیجه از بین رفته است. این داستان غم انگیز و قدرتمند است. تصویری خام از قربانی های احتمالی اخلاقی که انسان باید برای ایجاد و نگهداری جامعه یوپیایی و نادرست و قابل قبول از وحشت هایی که همراه آن است، ایجاد کند. شاید آنچه که برای من بسیار ترسناک است، در ابتدا تصور می شد که جوناس جهان را همانطور که می بینم دیدم .. این اصطلاحات به گونه ای بود که من آنها را درک می کردم. تحقق این که دانش او به تازگی سپرده شده است، تقریبا وحشتناک است، قطعا ناخوشایند است. عمق واکنش عاطفی من همچنان من را تحمل می کند! 4. این یک پایان خیرخواهانه نیست، خواندن احساس خوب است ... هر چند من فکر می کنم این ممکن است برای کسانی باشد که کتاب را بخوانند بدون آنکه واقعا آنها را تجربه کنند، اما من نمی دانم چگونه این کار را انجام می دهم، بنابراین برای من تجربه ای دردناک بود. من خوشحالم که من آن را خواندم، زیرا آن را ساخته است که من در مورد چیزها به نحوی که من دیگر نمیتوانم داشته باشم، فکر میکنم و از آن قدردانی میکنم. من نمی دانم که خواندن آن را داشتم، میدانستم که جانساس واقعی و درد گivers برای من چه خواهد بود.
مشاهده لینک اصلی
******* SPOILER ALERT ******* من نمی دانم منظور شما چیست وقتی که همه دنیا یا نسل ها قبل از او می گویند. من فکر می کردم فقط ما هستیم. فکر کردم فقط در حال حاضر وجود دارد. کتاب را بخوانید، فیلم تماشا کنید، همکاری را تجربه کنید. ما در دنياي ديستوپائي زندگي نمي کنيم، اما تعدادي از جمعيت ما را در بر مي گيريم که معتقدند همه چيزي وجود دارد که کنون است، آن تاريخ ناديده گرفته مي شود و هيچ آينده اي وجود ندارد. هنگامی که یک فرد می تواند خود را از این خود متقاعد کند، ساده تر می شود. بدون نیاز به یادگیری در مورد گذشته، بدون نیاز به فکر فردا، آنها فقط به آنچه که امروز باید انجام دهند، واکنش نشان می دهند. من اصرار دارم که یک موجود پیچیده تر هستم آنچه که در مورد گذشته یاد می گیرم، به من کمک می کند تا در مورد حال حاضر تصمیم گیری کنم. رویاهای من برای آینده بر تصمیمات من تاثیر می گذارند. گذشته، کنونی و آینده همه با محدودیت بسیار کمی همخوانی دارد. خواندن این رمان، تجربه این جامعه آینده، اعصاب من مانند مارگند بود به عنوان اگر فردی در حال اجرا انگشتان دست خود را فلزی پایین یک تخته سیاه بارها و بارها. این نزاع لوئیس لوری نیست که بیشتر به خاطر منحرف شدن طبیعی من برای همه چیز و همه چیز یکسان بوده است. â € œ زندگی که در آن هیچ چیز تا به حال غیر منتظره بود. یا ناخوشایند یا غیر معمول زندگی بدون رنگ، درد و یا گذشته. هنگامی که جوناس دوازده ساله می شود، مثل هر دوازده ساله دیگر، کار زندگی او را به عهده می گیرد. او به مرد باستانی، عاقل و قدیمی، به نام گیرنده منتقل شده است. از آنجا که جوناس در حال حاضر گیرنده است، پیرمرد به واسطه تعریف می شود که وظیفه دارد. او طاق، حافظ خاطرات، تنها فرد در جامعه است که می داند گذشته است. جوناس به وضوح گیج شده است، با مفهوم چیزی غیر از کنونی غرق شده است. جوناس قرمز میبیند در یک جامعه تک رنگ بدون رنگ، معادل دیدن یک UFO یا Yeti است. رنگ همه چیز را تغییر می دهد. همانطور که گیتی به او پیوسته است، خاطرات بیشتر و بیشتر را به جوناس منتقل می کند، او جهان را به عنوان خیلی بیشتر می بیند. رنگ عمق را ایجاد می کند، نه تنها بصری بلکه ذهنی. انتظارات جوناس به سرعت به سرعت افزایش می یابد. او می خواهد همه را به دانستن آنچه که می داند، اما البته این غیر ممکن است، قطعا خطرناک است. \"آنها با زندگی خود راضی بودند که هیچ کدام از واریانس های خود را در بر داشت. و او خود را عصبانی کرده بود و نمی توانست آن را برای آنها تغییر دهد. SAMENESS درد، تبعیض، تمایل، غرور، جاه طلبی، انتخاب، تفکر و تمام چیزهای دیگر را که منحصر به فرد انسان می سازد حذف می کند. برای از بین بردن چیزهای بد نیز نیاز به یک اندازه برابر از از دست دادن چیزهای خوب است. در ساختن این جامعه، سوراخهای سینر خیلی کوچک بودند. سرانجام همت شما را برای شما انتخاب می کند (بدون همجنس گرایی مجاز در این جامعه)، اما پس از حذف میل، توسط گیاه دارویی، مهم نیست که آیا یک همجنسگرا، راست و یا پانزده ساله باشد. همسرتان واقعا فقط یک شریک است، کسی که زندگی خود را با آن برنامه ریزی کند. کودکان به شما تعلق دارند آنها تا زمانی که در حال راه رفتن هستند، توسط دیگران پرورش می یابند و سپس مانند لک لک های قدیمی آنها را به یک واحد خانواده تقسیم می کنند. دو بچه تنها در هر زوج. زنان برای فرزند اختصاص داده می شوند، اما فقط برای سه فرزند، و سپس آنها را به عنوان کارگران برای بقیه زندگی خود را پایین آوردن. به عنوان یکی از کمترین وظایف زن میتواند به فرزندآوری برسد. سالمندان تصمیم می گیرند چه کاری را برای بقیه زندگی خود انجام می دهند، تا زمانی که شما رها شده اید. بدون تصمیم گیری لازم ... همیشه. â € œThe بدترین بخش نگه داشتن خاطرات درد نیست. تنفر از آن است. خاطرات باید به اشتراک گذاشته شوند. \"خواننده، ذهن خود را نه به عنوان الاستیک به عنوان آن را مورد استفاده قرار گرفت، توسط درد خاطرات مصرف می شود. او باید روند فرار برخی از این ناراحتی را به جوناس برساند. برای اولین بار در زندگی خود، جوناس احساس ناراحتی واقعی می کند. قرص ها در گذشته همیشه از هر دردی که احساس می کرد، از زانو پوستی و حتی یک بازو شکسته می گرفت. به عنوان گیرنده او باید منبع درد را درک کند، و این کار را باید انجام دهد. گیرنده دیگری بود او خواسته بود که آزاد شود بیش از نگرانی نجیب زاده یونس جوان. اگرچه قاعده برای گیرنده، شما ممکن است دروغ، جوناس را نادیده بگیرد، آن را به آسانی آشکار می شود بیشتر او می آموزد که ضروری تر که حکومت می شود. حجاب از چشمانش برداشته شده است و غیر ممکن است که جن را در بطری قرار دهید. او باید مسیری را انتخاب کند که پیشینیانش تصمیم بگیرد (باید آزاد شود)، یا او باید فراتر از آنچه که در جایی است که در جایی قرار دارد، بیفتد. گیمر مجبور بود که خیلی شجاع باشد، ماندن، نگه داشتن خاطرات برای همه، تحریک ناامیدی تنها در لحظات ناامیدی مشورت شده، دانستن بسیار است که می تواند بسیار مفید باشد، و در عین حال ساخته شده به عنوان یک قطعه موزیک گرد و غبار با پلاکاردی که در آن قرار دارد: فقط شیشه برف را در مورد آتش نشان می دهد. نتیجه گیری واقعا مردم را آشفته می کند، اما پایان پایان مبهم را یکی از بخش های مورد علاقه من در کتاب می دانم. برای کسانی که کتاب را میخوانند ماجراجویی خود را انتخاب می کنند، این پایان دادن به خودتان است. پسی ...
مشاهده لینک اصلی
دیروز من دو دختر و دو تا دختر داشتم تا بتوانم مادربزرگ 88 سالهام را ببینم که در فصل تعطیلات با ما باقی خواهد ماند. در 5 و 9 ساله، انتخاب های معمول کتاب صوتی من به وضوح گزینه ای نبود. بنابراین، من پیدا کردم خودم گوش دادن به برخی از کتاب که قطعا معمولی من نیست، اما دوباره. با بیش از 4 1/2 ساعت در ماشین در هر راه، ما توانستیم 2 کتاب صوتی را از ابتدا تا پایان به پایان برسانیم. با اتفاقی به طور اتفاقی، آنها هر دو به پایان رسید توسط نویسنده Lois لوری. من هرگز در كتاب كودكانه مشغول به كار نبوده ام، زيرا من در اين سفر جاده اي بودم. من به طور کامل در این داستان ها گم شدم، همانطور که فرزندان من بودند. اولین کتابی که ما به آن گوش کردیم، خواننده بود. خانم لوری، چه فریبنده و حتی دلربا، دنیای خیالی! من به طرز قشنگی از داستان خودم طوری شدم. در آینده، جوناس در جامعه ای زندگی می کند که بشریت را برای توهم ایمنی معامله کرده است. آنها هر چیزی را که باعث بالا رفتن و پایین آمدن احساسات می شود و زندگی افراد را تعریف می کند مسدود می کند، همانطور که در حال حاضر آن را می دانیم. آنها دل درد از دست دادن را تجربه نمی کنند، اما هرگز به شادی زندگی هم نمی رسند. آنها پوسته، روباتیک در روز به روز خود هستند و بدون احساسات. اگر چه این کتاب کودک است، آن را احساس کاملا شبیه جورج Orwells 1984. تفکر مستقل بود وجود ندارد. افراد @ اعتراف @ افکار، رویاها و نقض قوانین. حضور رهبران مادری در خانه هایشان، حاکم بر زندگی آنها، فراگیر و همه جانبه بود. جوناس آماده است تا مراسم 12 را تجربه کند. این مراسم ویژه ای در اجتماع است، یک دوره از زندگی در بزرگسالی. در این مراسم، هر كودك شغل خود را در اجتماع اختصاص داده است. آنها در نقش اختصاصی خود باقی خواهند ماند تا زمانی که دیگر مولد نیستند و @ منتشر می شوند @. بر خلاف دیگر فرزندان، جوناس از خواست او در جامعه مطمئن نیست. او یک رسم روشن برای یک شغل یا دیگری را احساس نمی کند. او نگران آینده ای است که او برایش می گذارد و شروع به توجه به موارد غیر معمولی که دیگران انجام نمی دهند. در نهایت، جوناس نقش مهمی در جامعه ایفا می کند. شاید مهمترین نقش در جامعه باشد، اما با بار سنگینی همراه است. او نمیتواند تجربیات خود را با دیگران به جز مردی که جایگزین @ receiver @ می شود، به اشتراک بگذارد. همانطور که آموزش او پیشرفت می کند، جوناس می خواهد همه چیز را که او تا به حال آموخته است سوالی کند. از ابتدا تا انتها، این کتاب توجه من را به خود جلب کرد. این به زیبایی نوشته شده بود و فکر تحریک آمیز بود. Giver به عنوان یک داستان احتیاطی به نژاد بشر عمل می کند و هشدار می دهد که چه زمانی می توانیم احساساتمان را سانسور کنیم و تمام تفاوت هایی را که افراد منحصر به فرد را ایجاد می کنند، پاک کنیم. در طول مسیر، فعالیت و تعلیق زیادی صورت گرفت. این نیز خواندن بسیار عاطفی بیشتر از پیش بینی من بود. هرگز نگاهی به چهره های 9 ساله من فراموش نکنید، زیرا بعضی از معانی واقعی عبارات مختلف مانند @ released @، واقعا غرق شده اند. حتی حواسم به بچه گیب نیست! خوشبختانه، من فکر می کنم بیشتر آن را به سر 5 ساله من رسید. در کل، من فکر کردم که این یک کتاب دیدنی و جذاب بود! این یکی است که من به طور معمول خواندن آن را ندارم، اما من خیلی خوشحالم که من انجام دادم. من فقط می توانم امیدوار باشم که درس هایی که آموخته ام، با دخترم و فرزندان دیگر که آن را بخوانند، واکنش نشان دهند. یک داستان بزرگ در اطراف! احتمالا کتاب های بعدی در این مجموعه را برای سفر جاده ای بعدی خود به نام @ Nana @ home پس از تعطیلات دانلود کنید. بیشتر از بررسی های من در www.bookaddicthaven.com را ببینید
مشاهده لینک اصلی
پس از خواندن مجدد، من دیگر نمی توانم به عنوان یک خواننده به عنوان یک داستان علمی تخیلی کودکانه با مقاصد اخلاقی سنگین فکر کنم. آنچه که من می بینم این است که داستان در مورد رشد و مواجه شدن با جهان خارج از پناهگاه های کودکی است. البته، بله، البته، داستان * یک داستان دودویی در مورد یک پسر جوان در حال رشد در کمون همسان که از بین رفته است از رنگ ها یا احساسات شدید و یا فردیت - و گفت: پسر دارای توانایی غیر معمول برای تجربه آنچه که دیگران از دست رفته است، و او خودخواهانه تنظیم می کند که این تجربه را به دیگران در هزینه زندگی خود را، احتمالا، و شما می توانید آن را به عنوان یک عادت به فردیت بیش از یکنواختی، کوتاه مدت پس از پایان جنگ سرد مشاهده کنید. اما اجازه می دهد تا به دیگر جنبه های دیگر توجه داشته باشید و بعدا نگران باشید. از آنجا که این چطور نیست، من این را انتخاب می کنم که این کتاب را ببینم. راه انتخاب من این است که بعد از این برگردد، داستان ایفای یک کودک است که یادگیری آن را از دوران شاد و محکم دوران کودکی به جهان بزرگتر برمی دارد و می بیند که امنیت فوق العاده از دوران کودکی، قوانین و مبانی آن جهان دیگر در جهان بزرگسال اعمال نمی شود. به یاد داشته باشید که ما چگونه کوچک و امن جهان بود برای بسیاری از ما زمانی که ما بچه بودیم؟ قوانینی برای حفظ جهان ساده و قابل پیش بینی و حفظ امنیت ما وجود داشت. بزرگسالانی بودند که مشاغل شگفت انگیزی داشتند و مسئول حفظ و نگهداری دنیای ما بودند. یک مفهوم معتبر وجود دارد که عادلانه نیست! این ساده و ایمن بود و همه چیز برای یک دلیل خوب اتفاق افتاد. حداقل این که من آن را از طریق عینک های روشن نارنجی نوستالژی به یاد می آورم. در این کتاب، متوجه می شویم که زندگی مردم بسیار متفاوت از آنچه شما را به عنوان یک کودک درک می کند، و همچنین آن را برای شما اتفاق می افتد. کسانی که هسته دنیای شما بودند، خیلی زودتر - دوستان و دوستان دوران کودکی - ممکن است از راه دور شدن و دور شدن از راه دور شدن شما در دوران بزرگسالی خود شکل بگیرند و روابط جدید غیرمنتظره و حیاتی را به وجود آورند که جهان را که مورد استفاده شما قرار گرفته است، ریشه کن می کند. و شما یاد خواهید گرفت که جهان ممکن است مکان پایدار شما نمی دانید - این زیبایی غیر منتظره ای است که فقط ظلم و ستم غیرمنتظره ای است. احساسات شما تغییر خواهد کرد، تا زمانی که به اوج خود برسد ممکن است در جوانان اولیه تشدید شود. * همه موارد فوق این است که چه اتفاقی برای یونس می افتد - و من فکر می کنم تجربه ای که همه از آن می گذرد؛ در اینجا تنها آن را برجسته شده توسط جوناس بودن یک برف ریزه خاص (بدون زاویه در نظر گرفته شده). قیام احساسات قدرتمندی، احساس تنهایی و عدم هماهنگی با دنیایی که در آن رشد کرده اید، دانش ناگهانی آن است که جهان چیزی نیست که شما فکر می کردید - همان چیزی است که همه ما طی آن رشد می کنیم و در کجا قدرت این کتاب دروغ است موج نوستالژی همراه با سورتمه سرخ بر روی برف - البته قرمز آن است. (من حدس می زنم همه ما نیاز به برخی از اشاره به شهروندان کانس رزبد در ادبیات کودک پنهان پنهان است، به طوری که کودکان می توانند رشد کنند، تحقق بخشیدن به گفتار و می گویند،oh، هی ... @) ----- حالا چیزهایی که هنوز من را آه و پشیمانی. همانند تأکید بر پذیرش فرهنگ غرب برای اهمیت فردگرائی بر جمع گرایی (و تنها چند سال پس از جنگ سرد، این کتاب البته این احساسات فرهنگی را تحت تأثیر قرار می دهد). ما شرایط را برای درک فردیت به عنوان یک جایگزین روشن برای گرایش به خاکستری و درهم و برهم کردن - اما، هنگامی که شما به آن را بخوانید، این کتاب تنها این سر و صدای ظاهری را به صورت سطحی نادیده می گیرد. @ زندگی که در آن هیچ چیز تا به حال غیر منتظره بود. یا ناخوشایند یا غیر معمول زندگی بدون رنگ، درد، یا گذشته. @\nبله، آن را به عنوان جوناس خاص ما آن را می بیند - اما جهان که فقر و جنگ را ریشه کن کرد نمی تواند چیزی باشد که فقط می تواند آن را خراب کند. یکی از نقاط ضعف اینجا این است که درد مهم است؛ درد کمک ما را به انسان کامل با محدوده عاطفی کامل شکل می دهد - اما اغلب داستان پری ما، بزرگسالان، به ما اطلاع نمی دهد، بنابراین ما احساس می کنیم در مورد جهان ناقص ما پر از درد و رنج و جنگ های بی معنی و گرسنگی؟ ما می گوییم اینها چیزی است که تجربه انسانی ما را کامل می کند. این قیمت است که می تواند اجازه دهد که شخصیت های ما درخشش داشته باشند. @ اما چرا نمی تونم همه خاطرات داشته باشن؟ فکر میکنم اگر خاطرات به اشتراک گذاشته شود، به نظر می رسد کمی ساده تر باشد. شما و من نمیخواهیم خودمان را تحمل کنیم، اگر همه بخشی از آن باشند. @ شما درست است، @ او گفت. @ اما پس از آن هر کس خواهد شد بار سنگین و مضطرب. آنها این را نمی خواهند. و این دلیل واقعی است که گیرنده برای آنها بسیار حیاتی است و بنابراین افتخار دارد. آنها من را انتخاب کردند - و شما - برای برداشتن این بار از خود. @\nاما بازگشت به جهان ما همه می دانیم - جهان که دندان است و می تواند شما را با آنها در هر زمان که می خواهند (بله، این به گربه به استفان کینگ، whyd شما می پرسند؟) - تنها راه برای خوشبختی؟ به طور سطحی، این کتاب به نظر می رسد که نشان می دهد این ممکن است - اما این واقعیت که آن را ساخته است من فکر می کنم آنچه در سطح نشان می دهد در غیر این صورت. برای کودکان توصیف شده است، برای بزرگسالان چیزی برای تفکر وجود دارد .-------- و حتی بیشتر از ابهام زیبایی برای ...
مشاهده لینک اصلی